باران که شدی مپرس، این خانهی کیست
سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست
باران که شدی، پیاله ها را نشمار
جام و قدح و کاسه و پیمانه یکیست
باران! تو که از پیش خدا میآیی
توضیح بده عاقل و فرزانه یکیست
بر درگه او چون که بیفتند به خاک
شیر و شتر و پلنگ و پروانه یکیست
با سورهی دل، اگر خدا را خواندی
حمد و فلق و نعرهی مستانه یکیست
این بی خردان، خویش خدا میدانند
اینجا سند و قصه و افسانه یکیست
از قدرت حق، هرچه گرفتند به کار
در خلقت تو، رستم و موریانه یکیست
گر درک کنی خودت خدا را بینی
درکش نکنی، کعبه و بتخانه یکیست
سلام با مرام.. داشتم بت فکر میکردم گفتم بیام سری بزنم.
در قید حیاتی؟
اینجا نسبت به قبل قشنگ تر هم شده
اومدم نبودی.
وبلاگ زیبایی دارید
موفق باشید