آرش روان

زیبایی های یک روان درخشنده

آرش روان

زیبایی های یک روان درخشنده

رمضان


مرا به خلوت و ذکر شبانه راهی نیست

چرا که سهمیه‌ام غیر روسیاهی نیست

 

همیشه غیر تو را کرده‌ام طلب از تو

ببخش! نیت و مقصود من الهی نیست

 

مرا به سوی خودش می‌کشد چنان نفسم

که یک دو گام دگر تا خود تباهی نیست

 

فقط تو مشتری دست خالی‌ام هستی

اگرچه پیش تو دل گاه هست و گاهی نیست

 

اگر مرا نخری ورشکست خواهم شد

کمک که وضعیتم، وضع رو به راهی نیست

 

تو دست یخ زده‌ام را گرفتی و انگار

به نامه‌ی عملم اصلاً اشتباهی نیست

 

دوباره بر سر سفره نشاندیم امسال

اگرچه بنده‌ی تو عبد دل بخواهی نیست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد