من شدم دعوت به شیدایی؛ شما هم دعوتی
می روم سمت شکوفایی، شما هم دعوتی
می روم تا میهمان خانه ی باران شوم
در سحرگاهی اهورایی؛ شما هم دعوتی
هست برپا با حضور روشن آیینه ها
محفلی گرم وتماشایی؛ شما هم دعوتی
میزبان، عشق است و مهمانان بلا گردان عشق
یک جهان شور است و زیبایی؛ شما هم دعوتی
می پرستان جان فدای چشم ساقی می کنند
سرخوش از جامی طهورایی؛ شما هم دعوتی
زائران دوست را حاجت به دعوتنامه نیست
چون به امر عشق می آیی؛ شما هم دعوتی
پشت دریا هاست شهری، قایقی آماده کن!
آن طرف شهری ست رویایی؛ شما هم دعوتی
ای پر از حس شکفتن، ای پر از حس حضور
ای پر از احساس تنهایی؛ شما هم دعوتی
در جهان تنها کسی پیروز می شود که به امید دیگران ننشیند و همه چیز را از خود بخواهد.((فریدریش شیلر))
96518
تبریک به شما
امیدوارم از این دعوتی بهره کافی ببریم
و شاعر این شعر؟؟؟
. . . . .
متاسفانه منبع موثقی از سراینده این شعر در دست نیست وگرنه حتما ذکر میشد