آرش روان

زیبایی های یک روان درخشنده

آرش روان

زیبایی های یک روان درخشنده

حالم را خوب می کنند ...


حالم را خوب می‌کنند کارمندانی که حوصله دارند و لیست مدارک و مراحل کارها را یکریز پشت سر هم بلغور نمی‌کنند صاف و پوست کنده حالیت می‌کنند باید چکار کنی...

خوشم می‌آید از آقا و خانم دکترهایی که موقع ورود مریض زیرچشمی به او نگاه نمی‌اندازند. خوش و بش می‌کنند و صمیمانه از دردش میپرسند...

خوش خلقم می‌کنند راننده‌هایی که می‌ایستند و دست تکان می‌دهند تا تو از خیابان رد شوی...

راضیم از مسافرانی که شیشه را پایین می‌کشند و دستشان را در باد رها می‌کنند...

با نشاطم می‌کنند آدم هایی که از شغلشان راضیند و کارشان را مزخرفترین شغل هستی نمیدانند...

هیجان زده‌ام می‌کنند آدم‌هایی که برایت کاری می‌کنند بی آنکه از آنها خواسته باشی...

حس خوبی دارم وقتی رفیقی که کمتر همدیگر را می‌بینیم راهش را دور می‌کند تا بیشتر با هم باشیم...

جانم در می‌رود برای مادری که وقتی می‌رسم خانه و دلم غذای دلخواهم را می‌خواهد کتلت‌های سرخ شده را توی سس گوجه فرنگی غلت میدهد...

خوشم می‌آید از رفیق شفیقی که زنگ می‌زند و می‌گوید "برنامه محبوبت شروع شده" و زودی قطع می‌کند...

احتمالا ببوسم دست راننده‌ای را که وقتی ۱۰۰۰ تومانی به او می‌دهی خودجوش ۱۵۰ تومان باقی کرایه را برمی‌گرداند...

خوشم می‌آید از مسافرانی که در صندلی عقب تاکسی یه وری لم نمی‌دهند...

هنوز هیجان زده‌ام می‌کنند رفقایی که اول صبح اس میزنند "سلام خوبی؟"...

خوشم می‌آید از سیاست مدارهایی که وقتی از آنها سوالی می‌کنی دقیقا جواب همان سوالت را میدهند...

خوشم می‌آید از آدم‌های خوش ذوقی که وقتی یک لباس نو می‌خرند فردا صبح تنشان می‌کنند...

احترام می‌گذارم به غریبه‌هایی که در آسانسور را باز نگه می‌دارند تا تو برسی...

خوشم می‌آید از آدم هایی که برای زندگی خوب هنرمندند...

وقتی حالت خوب باشه میتونی آدم بهتری بشی...

قانون 15دقیقه چیست؟


این قانون به قدرت تغییرات کوچک اشاره دارد!

ساموئل اسمایلز، مولف کتاب اخلاق و اعتماد به نفس، بر این اعتقاد است که تکرار کارهای کوچک نه تنها شخصیت انسان را می‌سازد بلکه شخصیت ملت ها را تعیین می‌کند.


1. اگر روزی 15 دقیقه را صرف خودسازی کنید در پایان یک سال، تغییر ایجاد شده در خویش را به خوبی احساس خواهید کرد.

2. اگر روزی 15 دقیقه از کارهای بی اهمیت خویش بکاهید، ظرف چند سال موفقیت نصیبتان خواهد شد.

3. اگر روزی 15دقیقه را به فراگیری زبان اختصاص دهید از هفته‌ای یک بار کلاس زبان رفتن بهتر است.

4. اگر روزی 15دقیقه را به پیاده روی سریع اختصاص دهید از هفته‌ای چند بار به باشگاه ورزشی رفتن، نتیجه‌ی بهتری خواهید گرفت.

5. اگر روزی 15 دقیقه مطالعه و سلول‌های خاکستری خویش را درگیر کنید؛ به پیشرفت‌های عظیم یادگیری دست خواهید یافت.

زیبایی روش یا قانون 15 دقیقه در این است که آنقدر کوتاه است که هیچ وقت به بهانه‌ی این که وقت ندارید آن را به تاخیر نمی‌اندازید.

 

جالبتر اینکه، کشور ژاپن امروزه موفقیت خود را مدیون این قانون می‌داند.

چه وقت باید احساس بزرگی کرد؟!



1. هر گاه از خوشبختی همه، حتی کسانی که دوستمان ندارند هم خوشحال شدیم.

2. هر گاه برای تحقیر نشدن دیگران از حق خود گذشتیم.

3. هرگاه شادی را به کسانی که آن را از ما گرفته‌اند هدیه دادیم.

4. هرگاه خوبی ما به علت نشان دادن بدی دیگران نبود.

5. هرگاه کمتر رنجیدیم و بیشتر بخشیدیم.

6. هرگاه به بهانه‌ی عشق از دوست داشتن دیگران غافل نشدیم.

7. هرگاه اولین اندیشه ما برای رویارویی با دشمن انتقام نبود.

8. هرگاه دانستیم عزیز خدا نخواهیم شد، مگر زمانی که وجودمان آرام بخش دیگران باشد.

9. هرگاه بالاترین لذت ما شاد کردن دیگران بود.

10. هرگاه همه چیز بودیم و گفتیم: "هیچ نیستیم"

 

پس بیاییم بزرگ باشیم...

و بزرگ شدن را تمرین کنیم...

و بعد بزرگ شدن را تعلیم دهیم...

3 تیپ شخصیتی که در زندگی به آنها نیاز داریم


زندگی دوست داشتن روابط است. بخواهیم دقیق‌تر بگوییم زندگی یعنی دوست داشتن روابطی که شما را به حرکت در می‌آورند و موجب رشد شما می‌شوند. با اینکه همه روابط در ارتقای درک ما از زندگی نقش دارند اما در این میان برخی روابط خاص‌تر هستند. شما مجازید روابط زیادی را تجربه کنید اما برخی روابط جزء ضروریات زندگی است.

در ادامه به معرفی ۳ فردی که در زندگی خود به آن‌ها نیاز داریم می‌پردازیم:

 

1.  نیمه گمشده

نیمه گمشده شخصی است که در تمامی مراحل زندگی به درک شما کمک می‌کند. با وجود نیمه گمشده زشتی معنایی ندارد و امکان ندارد از بودن با این فرد ناراحت باشید. ممکن است بحث و درگیری پیش بیاید اما همواره به گونه‌ای مشکلات را رفع و رجوع می‌کنید که به تقویت رابطه می‌انجامد. شاید سال‌ها از هم دور باشید اما وقتی دوباره به هم می‌پیوندید گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است چون شما به هم گره خورده‌اید.

وقتی آنها را می‌بینید احساس قرابت عجیبی می‌کنید گویی قبل از تولد او را برای بودن در زندگیتان انتخاب کرده‌اید. این حس غریب آشنایی از آنجا نشأت می‌گیرد که شما هر دو گذشته مشترکی داشته‌اید و الان و در این زمان برای ادامه مسیر و مأموریت به هم پیوسته‌اید.

برخلاف فرهنگ عامه، نیمه گمشده الزاماً از جنس مخالف یا شریک زندگی نیست. این افراد ممکن است در قالب پدر، مادر، خواهر برادر یا بهترین دوست ظاهر شوند. اگر هنوز او را نیافته‌اید منتظر باشید.

 

2. آیینه شما

آیینه شما فردی است که واقعیت را آن‌گونه که هست به شما می‌گوید. کاملاً با شما روراست است و اصلاً به این اهمیتی نمی‌دهد که به احساسات شما آسیب می‌رساند یا خیر. همین بی‌اهمیتی نسبت به احساسات شماست که او را قادر می‌سازد چنین تأثیر انتقالی روی شما بگذارد.

اشتباه نکنید من در مورد یک آدم عوضی صحبت نمی‌کنم. من در مورد دوستی صحبت می‌کنم که هر وقت بلغزید و رفتارتان خارج از چیزی باشد که باید، به شما تذکر می‌دهد. معمولاً شما هم متقابلاً نقش آیینه آنها را بازی می‌کنید و متقابلاً بازتاب اعمال یکدیگر را گوش زد می‌کنید.

شاید اغلب اوقات باهم بحث کنید اما پشت این بحث کردن اهمیت و دلسوزی نگفته‌ای نهفته است. گاهی لازم داریم کسی ما را از شکست بیرون کشیده تا بازهم برای خودمان قابل اعتماد باشیم.

 

3. محافظ شما

محافظ شما یک معلم، استاد یا راهنماست. آن‌ها الهام بخش، مشوق و بازتاب دهنده شما هستند. آن‌ها راهنمای شما در مشکلات، بی تجربگی ها و مراحل رشد شما هستند. برای برخی افراد محافظشان یکی از اعضای خانواده، معلم، مربی یا پیشوای روحانی است.

سه فرد مذکور کهن الگوهایی هستند که هرکسی می‌تواند از وجود آنها در زندگی خود بهره‌مند شود. اگر شانس با شما یار بوده و یکی از آن‌ها را از قبل دارید، قدر آن‌ها را بدانید و اگر هنوز به چنین افرادی برنخورده‌اید، روی بهبود زندگی خود تمرکز کنید هر وقت که لازم باشد پیدا خواهند شد.


منبع: spiritscienceandmetaphysics

الگوی زیبایی برای دیگران باش


سعی کن کسی که تو را می‌بیند، آرزو کند مثل تو باشد...

از ایمان سخن نگو! بگذار از نوری که در چهره داری، آن را احساس کند...

از عقیده برایش نگو..! بگذار با پایبندی تو، آنرا بپذیرد...

از عبادت برایش نگو! بگذار آن را جلوی چشمش ببیند...

از اخلاق برایش نگو! بگذار آن را از طریق مشاهده‌ی تو بپذیرد...

از تعهد برایش نگو! بگذار با دیدن تو، از حقیقت آن لذت ببرد...

بگذار مردم با اعمال تو، خوب بودن را بشناسند...

آدمهای امن چه کسانی هستند؟؟


آدم‌های امن، همان‌ها که همه چیز می‌توانی بهشان بگویی بدون اینکه قضاوت یا تحقیرت کنند میتوانی کنارشان احساس بودن کنی...

 

اینها تا لباسی تازه تنت ببینند

نمی‌پرسند از کدام مغازه خریدی؟ مارکش چیه؟ چند خریدی؟

می‌گویند: چقدر قشنگه، بهت می‌آید، من عاشق این جنس ژاکتم.

 

از سفر که برگردی

نمی‌پرسند کجا رفتی؟ با کی و چرا رفتی؟ اسم هتلش؟ چه‌قدر هزینه شد؟

می‌گویند: خوش گذشت؟ سرحال شدی؟

 

ماشین تازه بخری

نمی‌پرسند نو است یا دست دوم؟ از کجا خریدی؟ نقد یا قسطی؟ چند خریدی؟

می‌گویند راحتی باهاش؟ خوبی این ماشین اینه که...

 

دانشگاه قبول شوی

نمی‌پرسند کدام دانشگاه؟ شهریه‌اش چه قدره؟ وای چقدر دوره!

می‌گویند چه رشته‌ای به سلامتی؟ این رشته بازار کار خوبی دارد، اگر تلاش کنی.

 

مشغول کاری تازه‌ شوی

نمی‌پرسند حقوقت چه قدره؟ اسم شرکتش چیه؟ جایش کجاست؟

می‌گویند شغلت را دوست داری؟ صاحبکارت یا همکارهایت آدم‌های خوبی هستند؟ این‌جور شغل‌ها جای پیشرفت دارد.

 

کسانی که فقط خود خود خودت هستی که براشون مهمی

 

زندگیت سرشار از دوستان امن...

توصیه‌های پیکاسو


تمام عددهای غیر ضروری را از زندگیت بیرون بریز، این عددها شامل سن، قد، وزن و سایز هستند.

با دوستان شاد و سرحال معاشرت کن.

به آموختن ادامه بده و همیشه مشغول یادگیری باش.

تا میتوانی بخند.

وقتی اشک‌هایت سرازیر می‌شوند: بپذیر، تحمل کن و به پیشروی ادامه بده.

رنگ خاکستری رو از زندگیت پاک کن.

احساساتت را بیان کن تا هیچ وقت زیبایی‌هایی را که احاطه‌ات کرده‌اند از دست ندهی.

شادی‌ات را به اطرافت بپراکن و با حد و حصرهایی که گذشته به تو تحمیل کرده مبارزه کن.

بهترین سرمایه تو سلامتی‌ات است از آن بهره ببر.

از جاده خارج شو و از شهر و کشورهای غریب دیدن کن.

روی خاطرات بد توقف نکن.

هیچ فرصتی رو برای گفتن دوستت دارم به آنهایی که دوستشان داری از دست نده.

همیشه به خودت بگو که زندگی تعداد دم و بازدم‌ها نیست، بلکه لحظاتی است که قلبت محکم میزند به خاطر خنده، به خاطر اتفاق های خوب و غیر منتظره، به خاطر شگفتی، به خاطر شادی و به خاطر دوست داشتن های بی حساب...

دور و برت را با چیزهایی که دوست داری پرکن: خانواده، حیوانات، خاطره ها، موسیقی، گیاهان و هر چه که میخواهی...

خانه تو پناهگاه امن توست ولی در آن زندانی مشو...

یک انسان عقلانی باید...


1. در روز حداقل یک بار بگوید «من نمی‌دانم».

2. کمتر از کسی تقاضایی داشته باشد و عمدتا به همت، فکر، برنامه‌ریزی و زحمات خود اتکا کند.

3. در موضوعاتی که اطلاعات کلی دارد، اظهار‌نظر نکند.

4. دغدغه کانونی زندگی او، بهترین عملکرد در حرفه‌اش باشد.

5. به استقبال کسی برود که با او تفاوت یا حتی تضاد فکری دارد.

6. بدون اجازه قبلی از کسی، سخن او را به شخص دیگری بازگو نکند.

7. زباله را به خیابان و از اتومبیل به بیرون پرت نکند.

8. با رعایت حروف اضافه و با ‌‌‌نهایت دقت، «نقل قول» کند.

9. دائما در حال تغییر و بهتر شدن باشد، به طوری که اطرافیان تغییر را حس کنند.

10. از اینکه دیگران را به خود و افکار خود دعوت کند، چه مستقیم چه غیرمستقیم‌ پرهیز کند.

11. برای محیط جنگل که به مه، نم نم باران و رنگ‌های زنده طبیعت آمیخته شده، وقت بگذارد.

12. این ظرفیت را در خود ایجاد کند که واکنش به دیگران را حتی تا پنج سال به تأخیر اندازد.

13. حدود ۱۰ درصد از وقت، انرژی و تخصص خود را ‌‌رایگان‌ صرف جامعه کند.

14. در حرفه‌ای که تخصص ندارد، مسئولیت نپذیرد.

15. خوشبختی را با راحتی و مصرف‌گرایی مساوی نداند.

16. هر دو سال یک بار، با ارزیابی کار‌ها و رفتارهای خود‌ به اشتباهات گذشته پی برده و خود را اصلاح کند.

17. با عبارت «من اشتباه کردم» به صلح دائمی برسد.

18. حریم شهروندان را رعایت کند: در نظم صفوف، خود‌پرداز بانک، پارک کردن، نزاکت عمومی، عابر پیاده، صحبت آرام.

19. آنقدر بر قوای فکری و روحی خود وقت گذاشته باشد تا نیاز به تایید و تمجید دیگران در خود را، در یک دوره پنج ساله به صفر برساند.

20. از رفتن به تئا‌تر به عنوان منبعی برای رشد و شکوفایی خود استفاده کند، چون تئا‌تر قدرت مند‌ترین نمایش توانایی‌های انسان‌هاست.

21. در هر نوع تصمیم‌گیری از خرید دمپایی تا مسائل جدی حرفه‌ای، راه‌های مختلف را مکتوب کند، مطالعه کند، مشورت کند و با دقت ۹۰ درصدی به نتیجه برسد.

22. با عمل خود به دیگران نشان دهد، تفاوت میان هشت و هشت و یک دقیقه را می‌داند.

23. در روز حداقل از پنج نفر قدردانی کند: به خاطر نزاکت، اخلاق، دانش و خلاقیت آن‌ها.

24. قبل از قضاوت کردن در مورد فردی، حداقل ده ساعت با او تعامل فکری رودررو برقرار کند تا با جهان او آشنا شود.

25. «ناراحت شدن» از توانایی‌ها، ظرفیت‌ها و برتری‌های دیگران را در خود به تعطیلی بکشاند.

26. اجازه دهد افراد، سخن خود را تمام کنند.

27. به موسیقی به عنوان یک منبع تمرکز، آرامش و خوداکتشافی نگاه کند.

28. حداقل ۲۰ درصد وقت خود را صرف توسعه فردی، فکری، اخلاقی و مدنی نماید.

29. در صحبت کردن، یک سوم سؤال کند و دو سوم قضاوت. بعد از پنج سال، پنج ششم سؤال و یک ششم قضاوت.

30. حداقل یک ساعت در روز‌ مطالعه کند.

ویژگی‌های سی‌گانه یک انسان مدنی


1. به شهروندان عادی بیشتر احترام بگذارد تا کسانی که پست و مقام دارند.

2. بتواند 30 صفحه در مورد خود، روحیات و افکار خود بدون حتی یک جمله تکراری بنویسد.

3. برای خود به وسعت جهان، احترام قائل باشد.

4. در روز حداقل پانزده دقیقه برای شناخت خود وقت بگذارد.

5. از کسی سؤال خصوصی نپرسد.

6. برای هر سؤالی، چندین پاسخ متفاوت قائل باشد.

7. اختلاف خود با دیگران را با گفت وگو حل کند.

8. مبنای قضاوت در مورد انسان ها: 95 درصد باطن و عمل آن ها، 5 درصد، ظاهرشان.

9. انتظارات خود را از دیگران به حداقل برساند.

10. با توانایی‌های خود زندگی کند.

11. راست‌گویی و درست‌کاری را نه صرفاً یک فضیلت فردی بلکه استوانه آفرینش بداند.

12. برای کل جامعه و آینده آن تلاش کند و نه صرفا در گروه و اطرافیان خود.

13. در روز پانزده دقیقه با گُل و گیاه وقت بگذراند و رنگ‌ها را تقدیر کند تا بلکه قدری از قدرت، سیاست، پول و خودنمایی فاصله گیرد.

14. در صف خودپرداز بانک، یک متر از کسی که مشغول کار بانکی است فاصله بگیرد.

15. با عذرخواهی، فضای تنش‌ها را تخفیف دهد.

16. از نیاز به نمایش، عبور کرده باشد.

17. اگر می‌خواهد ثروتمند شود، نهادهای دولتی و حکومتی را ترک کند.

18. بر کسانی که با او تفاوت فکری و سلیقه‌ای دارند، القاب نگذارد.

19. در زندگی اجتماعی و سیاسی: 95 درصد فکر و مطالعه و استدلال، 5 درصد حس، شایعات و فضاها را رعایت کند.

20. تا بتواند در رانندگی بوق نزند.

21. به گونه‌ای رفتار کند که صاحبان قدرت سراغ او بیایند و نه بالعکس.

22. بخش مهمی از زندگی خود را برای بجا گذاشتن میراثی ارزشمند برای جامعه، طراحی کند.

23. برای هر انسانی، مستقل از اینکه چه فکری دارد و به کدام گروه تعلق دارد، ارزش انسانی قائل باشد.

24. از دوستی‌ها و به خصوص حلقه اول دوستان خود، مانند گُل مراقبت کند.

25. حداقل در دو کار گروهی به طور دائمی، برای فرونشاندن منیت‌های خود، مشارکت کند.

26. اعتبار فکری افراد را در متون قابل اتکایی که تولید کرده‌اند، بداند.

27. وارد شبکه ذهنی منتقدین خود شود تا جهان آن‌ها را بهتر درک کند.

28. در رفتار اجتماعی و اخلاق فردی، قابل پیش بینی باشد.

29. به هیچ فرد، گروه و ملتی دشنام ندهد. با مخالفین خود، حقوقی رفتار کند.

30. شأن و منزلت خود را به مراتب بالاتر از کسانی بداند که پُست و مقام و منصب دارند.

 

نویسنده: پروفسور محمود سریع القلم